جدول جو
جدول جو

معنی رزم خسرو - جستجوی لغت در جدول جو

رزم خسرو
(رَ مِ خُ رَ / رُو)
نام پرده یا لحنی. (یادداشت مؤلف) :
بدان روی آتش بسی دختران
یکی جشنگه ساخته بر کران
ز گل بر سر هر یکی افسری
نشسته بهر جای رامشگری
همه چامۀ رزم خسرو زدند
وز آن هر یکی هر زمان نو زدند.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُ مِ خُ)
دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند، دارای 182 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات دیمی و توتون و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی زنان جاجیم بافی و راه مالرو است. ایل ترکاشوند برای تعلیف احشام به این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا